×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

درسهاي از بزرگان

× درسهاي از بزرگان كه تجربه هاي به ما ميدهد
×

آدرس وبلاگ من

masoumi.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/gh_ma

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

حكايت آب پشت سر مسافر

هرمزان در سمت فرمانداری خوزستان انجام وظیفه می‌کرد. هرمزان که یکی از فرمانداران جنگ قادسیّه بود. بعد از نبردی در شهر شوشتر و زمانی که هرمزان در نتیجه خیانت یک نفر با وضعی ناامید کننده روبرو شد، نخست در قلعه‌ای پناه گرفت و به ابوموسی اشعری، فرمانده تازیها آگاهی داد که هر گاه او را امان دهد، خود را تسلیم وی خواهد کرد.

ابوموسی اشعری نیز موافقت کرد از کشتن او بگذرد و ویرا به مدینه نزد عمربن الخطاب بفرستد تا خلیفه درباره او تصمیم بگیرد. با این وجود، ابوموسی اشعری دستور داد، تمام 900 نفر سربازان هرمزان را که در آن قلعه اسیر شده بودند، گردن بزنند. (البلاذری، فتوح البُلدان، به تصحیح دکتر صلاح‌الدیّن المُنَجَّذ (قاهره: 1956)، صفحه 468)

پس از اینکه تازیها هرمزان را وارد مدینه کردند، ... لباس رسمی هرمزان را که ردائی از دیبای زربفت بود که تازیها تا آن زمان به چشم ندیده بودند، به او پوشاندند و تاج جواهرنشان او را که �آذین� نام داشت بر سرش گذاشتند و ویرا به مسجدی که عمر در آن خفته بود، بردند تا عمر تکلیف هرمزان را تعیین سازد. عمر در گوشه‌ای از مسجد خفته و تازیانه‌ای زیر سر خود گذاشته بود.

 هرمزان، پس از ورود به مسجد، نگاهی به اطراف انداخت و پرسش کرد: �پس امیرالمؤمنین کجاست؟� تازیهای نگهبان به عمر اشاره‌ای کردند و پاسخ دادند: �مگر نمی‌بینی، آن امیرالمؤمنین است.�
... سپس عمر از خواب برخاست. عمر نخست کمی با هرمزان گفتگو کرد و سپس فرمان داد، او را بکشند.
هرمزان درخواست کرد، پیش از کشته شدن به او کمی آب آشامیدنی بدهند. عمر با درخواست هرمزان موافقت کرد و هنگامی که ظرف آب را به دست هرمزان دادند، او در آشامیدن آب درنگ کرد. عمر سبب این کار را پرسش نمود. هرمزان پاسخ داد، بیم دارد، در هنگام نوشیدن آب، او را بکشند. عمر قول داد تا آن آب را ننوشد، کشته نخواهد شد.

 پس از اینکه هرمزان از عمر این قول را گرفت، آب را بر زمین ریخت. عمر نیز ناچار به قول خود وفا کرد و از کشتن او درگذشت. این باعث بوجود آمدن فلسفه ای شد که با ریختن آب بر زمین، یعنی زندگی دوباره به شخصی داده می شود تا مسافر برود و سالم بماند


یکشنبه 8 خرداد 1390 - 5:20:22 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


ريشه كلمه پدر سوخته از كجا وارد فرهنگ ما شده


چه كشكي و چه پشمي


ریشه کلمه ماست مالی کردن از کجا وارد فرهنگ ما شده


معني لغوي كلمه ديوث


حرف مفت نزن از كجا نشات گرفته


فرشته نجات خواسته را بجا مي آورد


چراغ هدايت


خود را نخود هر آش نكنييد


مدير چه كسي بايد باشد


پزشكان چند سال قبل


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

126700 بازدید

13 بازدید امروز

256 بازدید دیروز

2072 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements